صفحه را انتخاب کنید

جیکوب لوند/ادوبی استوک

جیکوب لوند/ادوبی استوک

توضیح اینکه چرا نیروی کار امروزی به ظاهر ارزش پیوستن به چیزی بزرگتر و فداکاری های شخصی را برای منافع بزرگ نادیده می گیرد، بسیار آسان است. پس از همه، "پرسش مرجع!" این یک کلیشه هک شده برای مدت طولانی تر از یک عبارت واقعی بوده است.

اما مسئله کار تیمی در محل کار از بین نمی رود. چهار دلیل وجود دارد که ساخت آن بسیار دشوار است.

1. مردم امروز بیشتر شبیه مشتری فکر می کنند تا بازیکن.

بله، آنها می دانند که کارفرمای آنها کسی است که به آنها حقوق می دهد. اما باز هم به رابطه خود با هر مؤسسه مستقر، چه کوچک و چه بزرگ، نگاه می کنند و فکر می کنند: «برای من چه داری؟ و از چه ارزی باید استفاده کنم تا آنچه را که می خواهم یا نیاز دارم از شما دریافت کنم؟

اکثر کارگران از داشتن یک منبع درآمد و شاید برخی از مزایا سپاسگزارند. آنها از پذیرفته شدن، تایید و محبت شدن سپاسگزارند. آنها سپاسگزارند که به یک مرکز منبع دسترسی دارند که از آنجا تجربه، آموزش، و شبکه کسب می کنند، مکانی برای بودن که دارای رایانه، تلفن، و حمام، و شاید آشپزخانه، باشگاه ورزشی، و برخی از لوازم اداری باشد. آنها از درهای آینده ای که این شغل فعلی می تواند برای آنها باز کند سپاسگزار هستند. اما بیایید از خود دور نشویم. به هر حال به احتمال زیاد آنها برای مدت طولانی اینجا نیستند.

اکثر مردم امروزه متوجه شده اند که نسل های قدیمی تر کمتر احتمال دارد که مشاغل طولانی مدت و بدون وقفه در یک سازمان داشته باشند. کمتر احتمال دارد که به طور انحصاری توسط یک سازمان در هر زمان معین استخدام شوند، تمام وقت کار کنند یا در محل کار کنند. آنها همچنین کمتر به "سیستم" یا سازمان اعتماد می کنند تا از آنها مراقبت کند، و بنابراین کمتر احتمال دارد آنچه را که به نظر می رسد وفاداری نشان دهند: تمایل به تعلق، احترام به قدرت، تمایل به فداکاری های کوتاه مدت. دیگران. مجموع، و اشتیاق برای مشارکت بدون در نظر گرفتن اعتبار یا پاداش.

2. طرز فکر کارگران در مورد روابط خود با همکاران جانبی را تغییر می دهد.

این روابط حاکی از درجه بالایی از وابستگی متقابل در تعقیب اهداف مشخص در هر مرحله از راه است و خطرات آن زیاد است. بزرگسالان برای کسب درآمد در محل کار هستند. فرصت های زیادی برای ناامید شدن و/یا ناامید شدن وجود دارد.

3. در حال تغییر نگاه مردم به افراد در موقعیت های قدرت است.

دوباره، آنها مانند مشتریان، در این مورد، به طور خاص، مشتری خود فکر می کنند. کارگران معمولاً به افراد دیگر در محل کار نگاه نمی‌کنند و سعی نمی‌کنند «جایگاه مناسب خود» را در زمینه پیدا کنند، یعنی اینکه چگونه می‌توانند خود را برای «تطابق» با سایر افرادی که آشکارا روابط طولانی‌مدت و روابط خوبی دارند، تنظیم کنند. دوره تغذیه. تاسیس شد. در عوض، آنها به شما و همه افراد حاضر در اتاق نگاه می کنند و فکر می کنند: "من نمی دانم چه نقشی می توانید در این فصل از داستان زندگی من بازی کنید."

4. دیگر هیچکس انتظار ندارد مسیر شغلی قدیمی را دنبال کند.

چرا کارگران باید برای تطبیق با رویکرد یک شرکت در مورد نحوه اداره کردنشان به مشکل برسند در حالی که حتی برای مدت طولانی در آنجا حضور نخواهند داشت؟ آنها فکر می کنند، "جدی، من باید چه کار کنم؟ برنامه، عادات کاری، سبک و نگرش من را برای هر شغل جدید تطبیق دهم؟ حتی اگر بتوان آنها را متقاعد کرد که در نهایت با یک کارفرما سازگار شوند، بسیار بعید است که از همان ابتدا آماده این کار باشند. مطمئناً در اوایل اولین یا دومین شغل واقعی شما نیست.

استفاده از کوکی ها

این وب سایت از کوکی استفاده می کند تا بهترین تجربه کاربری را داشته باشید. اگر به مرور ادامه دهید ، رضایت خود را برای پذیرش کوکی های فوق الذکر و پذیرش ما ارائه می دهید سیاست کوکی ها، برای اطلاعات بیشتر روی لینک مورد نظر کلیک کنید

خوب
اطلاع از کوکی ها