تعریف
جان استرن "هر تحقیقی که در آن متغیر وابسته (فرد R) یک معیار فیزیولوژیکی و متغیر مستقل (عامل دستکاری شده توسط محقق) رفتاری است".
دارو "علمی که با آن دسته از فعالیت های فیزیولوژیکی که زیربنای عملکردهای روانی هستند، سروکار دارد."
Carretie "هدف نهایی مطالعه رفتار و فرآیندهایی است که آن را سازماندهی می کند، که عناصر مختلفی را فراهم می کند که آن را به یک رشته با هویت خاص خود تبدیل می کند."
حداقل یکی از سیگنالهایی که توسط مطالعات روانفیزیولوژیک برای مطالعه فرآیندهای روانشناختی استفاده میشود، باید جسمی یا فیزیولوژیکی باشد، بنابراین این رشته ابزار و روشی متفاوت از آنچه توسط سایر رشتههای روانشناسی ارائه میشود، ارائه میکند.
موضوع مطالعه انسان است.
تکنیک های مورد استفاده برای مطالعه رفتار و فرآیندهایی که آن را در انسان سازماندهی می کند، تهاجمی نیستند. این باعث می شود که محدودیتی برای دانستن دقیق منابع منشأ سیگنال بیوالکتریکی وجود داشته باشد.
تکنیکهای روانفیزیولوژیکی مختلف امکان دسترسی به مطالعه فعالیت بیوالکتریکی دو سیستم عصبی بزرگ (مرکزی و خودمختار) را فراهم میکند.
حوزه های مرتبط
سایکوفیزیولوژی از آنجایی که دارای اطلاعات جسمی و فیزیولوژیکی است، رشتهای در حوزه روانشناسی است.
- روانشناسی مطالعه علمی تمام فعالیت های آشکار ارگانیسم، و همچنین تمام فرآیندهای درونی که زیربنای این فعالیت ها هستند.
رشته های روانشناسی:
روانشناسی فیزیولوژیکی رفتارهای مربوط به سیگنال های جسمی و/یا فیزیولوژیکی را مطالعه می کند. این مطالعه بر روی مطالعه مکانیسم های عصبی رفتار از طریق دستکاری مستقیم مغز تمرکز دارد. سوژه های شما انسان نیستند. آزمایشات او کنترل شده است و از تکنیک های تهاجمی مانند جراحی استفاده می کند. اهداف آن بسیار مولکولیتر هستند و به مطالعاتی که به توسعه نظریه کنترل عصبی رفتار کمک میکنند، اهمیت بیشتری میدهند تا تحقیقاتی که فواید عملی فوری ارائه میدهند.
روانشناسی عصبی رابطه بین فرآیندهای ذهنی و مغز را مطالعه می کند. بیشتر شبیه فیزیولوژی روانی است. این فقط به موارد بالینی و با مطالعات شبه تجربی بیماران مبتلا به آسیب مغزی در نتیجه تصادف می پردازد ... افراد بدون هیچ گونه تغییر شناختی / عاطفی. تکنیک مطالعه او ارزیابی عملکردهای شناختی است. هدف آن تجزیه و تحلیل سیستماتیک تغییرات رفتاری مرتبط با اختلالات فعالیت مغز ناشی از بیماری، آسیب یا تغییرات تجربی است.
⦁ Basic به دنبال یافتن رابطه بین فرآیندهای روانشناختی و سازماندهی NS از طریق تکنیک های روان-فیزیولوژیکی و سایر تکنیک ها است. این به شناخت و تشخیص هرگونه آسیب کمک می کند، امکان مطالعه عملکردهای شناختی را در شرایط عادی و آسیب شناختی فراهم می کند.
⦁ کلینیک که در آن روش های تشخیصی عصب روانشناختی توسعه یافته و اعمال می شود.
⦁ روش های توانبخشی کاربردی برای آسیب مغزی.
- عصب شناسی رفتاری و شناختی آنها NS را با تمرکز بر تأثیر آن بر رفتار و فرآیندهای شناختی و شناختی مطالعه می کنند. همپوشانی با فیزیولوژی روانی
تفاوت بین اینها و سایکوفیزیولوژی در این است که دومی نه تنها CNS بلکه فعالیت عضلات را نیز مطالعه می کند.
وجه مشترک آنها نوع اکتساب و تحلیلی است که برای مطالعه مطابقت بین فعالیت و رفتار NS استفاده می کنند.
روانشناسی روانشناسی روانشناسی روانشناسی; روانشناسی غدد درون ریز روانشناسی.
علوم اعصاب نوروآناتومی نوروفیزیولوژی; نوروشیمی
روان شناسی
روش علمی:
مراحل فرمول بندی مسئله
مشاهده
فرمولاسیون Ho
آزمایشی
تشریح نتایج
توضیح پدیده
تکنیک های تصویربرداری عصبی:
پیشرفتهای فناوری تکنیکهای تصویربرداری را توسعه دادهاند که به مطالعه دقیقتر مدارهای مغزی که زمینهساز رفتارهای حرکتی و/یا عملکردهای شناختی و عاطفی هستند، در افراد سالم عصبی و در بیماران مبتلا به نوعی تغییر عصبی و/یا روانپزشکی کمک کرده است. TAC، رزونانس مغناطیسی ...
⦁ اشعه ایکس
⦁ کنتراست اشعه ایکس
⦁ توموگرافی محوری کامپیوتری
⦁ تشدید مغناطیسی
⦁ توموگرافی گسیل پوزیترون (PET)
⦁ توموگرافی انتشار تک فوتون (SPECT)
⦁ تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی (MRI)
⦁ الکتروانسفالوگرام (EEG)
⦁ مگنتوانسفالوگرام (MEG)
این فناوری ها را می توان ترکیب کرد، به این معنی که پیچیده تر است.
تکنیک های تجسم مغز انسان زنده
⦁ تکنسین های تصویربرداری ساختاری توموگرافی محوری کامپیوتری (CT)، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI)
⦁ تکنیک های تصویربرداری عصبی عملکردی توموگرافی گسیل پوزیترون (PET)، توموگرافی با انتشار تک فوتون (SPECT)، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی (MRI)
⦁ تکنیک های ثبت فعالیت مغز الکترومغناطیسی الکتروانسفالوگرام (EEG)، مگنتوانسفالوگرام (MEG)
تکنیک آنژیوگرام که امکان مشاهده سیستم گردش خون مغزی را از طریق پرفیوژن یک رنگ رادیوپاک از طریق شریان مغزی فراهم می کند. اشعه ایکس.
توموگرافی محوری کامپیوتری (CT) یک تکنیک رادیولوژیکی است که مناطقی از مغز را در صفحه افقی بررسی می کند. رزولوشن فضایی. بین ماده خاکستری و سفید تمایز قائل می شود و بطن ها و دیگر ساختارهای مغز را می توان با وضوح چند میلی متری دید. رادیوگرافی های متعدد از 180 درجه تا 360 درجه.
نواحی پر متراکم سفید (استخوان…)
خاکستری با چگالی متوسط (بافت نرم)
مناطق هیپودنسی سیاه (CSF)
⦁ خاکستری تیره / سیاه تغییرات پاتولوژیک انفارکتوس ایسکمیک
خونریزی های سفید مغز
⦁ محدودیت اثر مضر تشعشعات یونیزان، تفکیک فضایی هر بار اما کمتر از رزونانس مغناطیسی هسته ای. نباید با کودکان انجام شود.
⦁ فواید معاینات سریع و آسان می تواند به سرعت خونریزی داخلی و صدمات را تسکین دهد. به صرفه است.
رزونانس مغناطیسی هسته ای (NMR) وضوح بهتری نسبت به CT ارائه می دهد. وضوح فضایی بالا ارائه تصاویر در هر ابعادی برای گرفتن تصویر MRI، یک میدان مغناطیسی شدید با استفاده از سه مجموعه آهنربا از سر سوژه عبور می کند. میدان مغناطیسی شدید باعث می شود که هسته برخی از اتم های هیدروژن در جهت خاصی بچرخند که امواج رادیویی خود را ساطع می کنند. این دستگاه شبیه دستگاه TAC است، اما کاری که انجام میدهد این است که پالسهای فرکانس رادیویی را منتشر میکند که پروتونهای اتمهای هیدروژن را در یک راستا قرار میدهد، وقتی این پالس متوقف شد، اتم برانگیخته به حالت عادی خود باز میگردد تا زمانی که وضعیت استراحتش باشد، زمان استراحت همان چیزی است که وجود دارد. اندازه گیری شده و تصویر پارچه های مختلف چه چیزی به ما می دهد. گران تر است.
رنگ خاکستری ماده خاکستری
سایه های سفیدتر ماده سفید
مایع انسفالو لوب سیاه
CT نسبت به MRI حساسیت کمتری به حرکت بیمار دارد.
CT توسط ایمپلنت های مغناطیسی محدود نمی شود.
وضوح NMR بهتر از CT.
MRI کنتراست را در بافت نرم افزایش داد.
ام آر آی تصاویر را در هر بعد به دست می آورد.
ام آر آی غیر تهاجمی
توموگرافی انتشار پوزیترون (PET) فعالیت متابولیک مغز را از ایزوتوپ های رادیویی اندازه گیری می کند. حداکثر تفکیک فضایی نظری 3 میلی متر. جریان خون رادیوایزوتوپ آب 15 اکسیژن.
رادیوایزوتوپ گلوکز فلوئور 18.
توموگرافی کامپیوتری تابش تک عکس (SPECT) جریان خون مغزی را بررسی می کند. از یک ایزوتوپ رادیواکتیو استفاده می کند که به ماده ای متصل می شود که از طریق جریان خون به مغز می رسد. تصویر با استفاده از یک دوربین گاما به دست می آید که به آرامی دور سر شما می چرخد تا تمام برش ها را به دست آورد. می توان آن را در حالت استراحت یا در حین انجام یک کار شناختی و / یا حرکتی به دست آورد.
⦁ وضوح مغناطیسی عملکردی یک میدان مغناطیسی متغیر در فضا اعمال کنید. کنتراست BOLD (وابسته به سطح اکسیژن خون) - بستگی به سطح اکسیژن در خون دارد. سیگنال های مغناطیسی ساطع شده توسط هسته های اتمی توسط سیم پیچ های رسانا شناسایی می شوند.
⦁ STEROTÁXIC ATLAS استانداردسازی فضای مغز. مختصات Talairach و Tournoux. مختصات MNI
⦁ BROADMANN AREAS نقشه Cytoarchitectonic (سازماندهی قشر با توجه به بافت هایی که سلول های عصبی دارند). این شامل 52 منطقه است که برخی از آنها با فرآیندهای عملکردی خاصی مرتبط هستند.
⦁ PET / SPECT / FMRI PET وضوح فضایی و تصحیح میرایی بهتر از تجسم بهتر ساختارهای عمیق SPECT. PET و SPECT از ردیاب های رادیواکتیو در جریان خون در مقابل ایمنی FMRI استفاده می کنند. SPECT ارزان تر از FMRI (تصویربرداری رزونانس مغناطیسی کاربردی).
⦁ الکتروانسفالوگرام (EEG) ثبت فعالیت الکتریکی مغز از طریق الکترودهایی که روی سطح جمجمه قرار می گیرند فعالیت خود به خود و مربوط به رویدادهای مجزا. وضوح زمانی بالا تحلیل فرکانس
⦁ مگنتوانسفالوگرام (MEG) تکنیکی است که سیگنال های الکتریکی مغز را بر اساس تغییرات میدان های مغناطیسی ثبت می کند. وضوح زمانی بالا (مشابه EEG). وضوح فضایی خوب (بیشتر از EEG).
محدودیت ها فعالیت عمیق یا ایجاد شده در چرخش های قشر را ثبت نمی کنند. تکنیک بسیار گران قیمت
مفاهیم اساسی در مورد برق
علائم روانی
در مورد خاص سایکوفیزیولوژی، برخی سیگنال های جسمی یا فیزیولوژیکی باید در نظر گرفته شود، که اکثریت قریب به اتفاق آن ماهیت بیوالکتریک دارند.
جالبترین سیگنالهای بیوالکتریکی از دیدگاه روانفیزیولوژی عبارتند از:
⦁ الکتروانسفالوگرام
⦁ فعالیت الکترودینامیکی.
⦁ الکتروکاردیوگرام.
⦁ الکترومیوگرافی.
⦁ اندازه گیری الکتروانسفالوگرام تکانه های الکتریکی. (عکس الکتروانسفالوگرام)
⦁ فعالیت الکترودرمال R برای رسانایی پوست یا R psychogalvanic نیز نامیده می شود. منعکس کننده تغییرات رسانایی پوست به عبور جریان الکتریسیته به دلیل اثر تعریق است.
⦁ الکتروکاردیوگرام عملکرد الکتریکی قلب را ثبت می کند. بافت عضلانی در حالت استراحت از نظر الکتریکی خنثی است. در طول انقباض (ارادی یا تحریک شده)، الگوهای مشخصی از هدایت الکتریکی تولید می شود.
⦁ ELECTROMYOGRAM مجموع یا ترکیبی از پتانسیل های عمل عضلانی تولید شده در مجموعه ای از الیاف را ضبط می کند. دو نوع مجموعه الکترود: تک قطبی و دو قطبی.
اگرچه همه سیگنالهای فیزیولوژیکی در اصل به صورت الکتریکی آشکار نمیشوند، اما بهعنوان تغییر در فشار یا دما، بین برخی پارامترهای فیزیکی، بلافاصله به الکتریسیته تبدیل میشوند تا با همان روش درمان شوند.
سیگنالهای بیوفیزیکی غیر الکتریکی باید توسط مبدلها گرفته شوند تا سیگنال را به الکتریسیته تبدیل کنند و توسط همان ابزارهایی که سیگنالهای بیوالکتریک را پردازش میکنند، پردازش شوند.
⦁ جریان الکتریکی در فیزیولوژی روانی، جریان های الکتریکی تولید شده توسط ارگانیسم مورد مطالعه قرار می گیرد. در جریان الکتریکی، بارهای الکتریکی، در این مورد آنیون ها، از یک طرف به سمت دیگر غشای سلولی سلول های عصبی و عضلانی در گردش هستند. این جریان یا جریان یونها باعث ایجاد اختلاف بار بین داخل و خارج سلول میشود که تنوع آن شاخصی از فعالیت فیزیولوژیکی است.
جریان الکتریکی چگونه تولید می شود؟ جریان الکتریکی گردش اجسام باردار الکتریکی با علامت مثبت یا منفی است.
الکترونها (بار منفی) و پوزیترونها (بار مثبت) که از اتمها منشأ میگیرند، بارهایی هستند که اغلب جریانهای الکتریکی را تشکیل میدهند، زیرا ذرات کوچکی هستند و جریان حرکت بیشتری را امکانپذیر میکنند.
منشا یون ها چیست؟ تعداد زیادی از اتم ها تمایل به گرفتن یا دفع الکترون دارند، بنابراین اتم ها می توانند بار مثبت (اگر الکترون ها رانده شوند) یا منفی (اگر آنها را بگیرند) داشته باشند. این اتم ها هستند که با از دست دادن یا گرفتن الکترون ها دارای بار الکتریکی می شوند که به آنها یون می گویند.
همان الکترون از ابتدا تا انتهای رسانا در گردش نیست، بلکه از یک اتم به اتم دیگر «پرش» میکند و دیگری را فشار میدهد تا همین کار را انجام دهد، به این ترتیب: آندی که به آند میرسد (بارهای مثبت) در واقع یک اتم را طی میکند. سفر کوتاه
سیگنال های بیوالکتریک جریان یونی باعث ایجاد اختلاف بار بین داخل و خارج سلول می شود که تنوع آن شاخصی از فعالیت فیزیولوژیکی را تشکیل می دهد.
این جریان را نمی توان مستقیماً اندازه گیری کرد، زیرا یون ها نمی توانند از طریق سرنخ های ضبط های الکتروفیزیولوژیک جریان پیدا کنند.
جریان های یونی دارای جریان های الکترونی هستند که به صورت الکتریکی محیط بلافصل را تغییر می دهند. آنجا، جایی که کاتیون ها می آیند، جاذبه بارهای منفی رخ می دهد. برعکس، جریان آنیون ها الکترون ها را دفع می کند.
در هر لحظه سطوح مختلفی از غلظت الکترون در هر ناحیه از بدن وجود دارد.
تفاوت در بارهای یونی، که شاخص مستقیم فعالیت سلولی هستند، اگر بتوان آنها را اندازه گیری کرد.
مطالعه جریانهای یونی از طریق جریانهای الکترونی مرتبط مشخصه روانشناسی است.
مقدار آبی که جریان می یابد به تفاوت سطوح و مقاومتی که مجرای متصل به این دو ایجاد می کند بستگی دارد. مقدار آبی که در واحد زمان از مجرای عبور می کند به موارد زیر بستگی دارد: جریان آب = اختلاف سطوح / مقاومت.
عملکرد یک مدار الکتریکی را می توان از قیاس گردش یک مایع در یک سیستم از رگ های ارتباطی توضیح داد. مقدار آبی که از ظرف 1 (V1) به ظرف 2 (V2) جریان می یابد به تفاوت سطوح و مقاومت مجرای متصل به این دو بستگی دارد.
مقدار آبی که در واحد زمان از طریق لوله یا مجرا جریان می یابد، تابعی مستقیم از تفاوت سطوح راهنما و تابع غیرمستقیم مقاومت است.
جریان آب = تفاوت در سطوح / مقاومت.
در یک مدار الکتریکی، مقدار آبی که از طریق لوله از V1 به V2 می گذرد برابر است با تعداد الکترون هایی که از طریق هادی از کاتد به آند در گردش هستند. این مقدار الکترونهایی که در واحد زمان در رسانا در گردش هستند، شدت جریان (I) است. تفاوت سطح آب دو کشتی برابر با اختلاف بار کل بین آند و کاتد است که اختلاف پتانسیل یا ولتاژ (V) است. بخش لوله در مدار الکتریکی معادل ضخامت هادی و موانع موجود در همان مقاومت (R) خواهد بود.
واحد اندازه گیری ولت (V) است ، اگرچه ما عمدتاً در مورد کسرهای آن ، mV و uV صحبت خواهیم کرد. زیرا جریان الکتریکی تولید شده توسط بدن انسان به 1 ولت نمی رسد. واحد اندازه گیری مقاومت اهم است. واحد اندازه گیری شدت آمپر (A) است، اگرچه ما بیشتر در مورد کسرهای آن صحبت خواهیم کرد زیرا 1 شدت بسیار بالایی برای یک مدار الکتروفیزیولوژیکی است.
⦁ قانون OHM سه مفهوم را به هم مرتبط می کند: I = v / r
هنگامی که اختلاف پتانسیل افزایش می یابد، شدت جریان افزایش می یابد. هنگامی که مقاومت افزایش می یابد، شدت جریان کاهش می یابد.
انواع مدار
⦁ جریان مستقیم جاهایی که تعادل بارها از نظر الکتریکی منفی است (کاتد) و جایی که مثبت است (آند) پایدار می مانند، به طوری که بارهای آزاد همیشه در یک جهت از طریق مجرا به گردش در می آیند. بارهای آزاد الکترونهایی هستند که توسط یکی از قطبها، کاتد، تولید میشوند که به طور دائم وضعیت قطب منفی خود را حفظ میکند. بارها از طریق هادی که به آند می رسد، گردش می کنند، که آنها را جذب می کند. نه تنها جهت جریان در طول زمان ثابت می ماند، بلکه اختلاف پتانسیل نیز ثابت می ماند. در مورد ضبطهای الکتروفیزیولوژیک، در مناطقی که فعالیت الکتروسلولی آهسته دارند، یونها و در نتیجه الکترونها برای مدت طولانی در جای خود باقی میمانند و هیچ تغییر قطبی در مداری که سوژه به عنوان باتری عمل میکند، وجود نخواهد داشت.
مثال: پتانسیل پوست که اگر ولت متر را به پوست کف دست و ساعد وصل کنیم. ما یک سیگنال نوع پیوسته را ضبط خواهیم کرد، زیرا فعالیت سلول های غده پوست به طور دائمی در کف ساعد بالاتر خواهد بود.
⦁ جریان متناوب (AC) جریان الکترون در همه مدارها یک طرفه نیست. در برخی تغییر جهت می دهد، زیرا آند و کاتد موقعیت خود را به طور متناوب تغییر می دهند. آنها یکی از منابع اصلی تداخل در ضبط های الکتروفیزیولوژیکی هستند. نام برخی از پارامترها در مدارهای AC متفاوت است. مقاومت، امپدانس نامیده می شود، اگرچه واحد آن نیز اهم است.
EEG در مغز یک جریان ریتمیک یونها وجود دارد و بنابراین، الکترونها، مناطقی از پوست سر که سیمهای ولت متر را روی آن قرار میدهیم، اغلب قطبیت خود را تغییر میدهند، بنابراین تولید میشوند.
⦁ سیگنال های دوره ای
آنها به آرامی تغییر می کنند و از سطح کلی فعالیت تونیک اطلاع می دهند. EEG یا دمای انگشت دو مثال هستند. آنها سیگنال هایی هستند که در مورد خط پایه فعالیت اطلاع رسانی می کنند، اما ظرفیت کمی برای واکنش سریع به رویدادهای خاص دارند.
پارامترهای مهم
⦁ دامنه: حداکثر مقداری که یک چرخه به آن می رسد.
⦁ فرکانس: تعداد چرخه در واحد زمان.
⦁ فاز: زمانی که یک چرخه شروع و پایان می یابد. (کتاب)
⦁ علائم غیر پریودیک علائمی هستند که دچار تغییرات سریع یا فعالیت R یا پایه می شوند. PRAD یا RPP نمونه هایی هستند. این سیگنال ها با نوسانات سریع و کوتاه مدت در فعالیت به رویدادهای وقت شناس واکنش نشان می دهند.
پارامترهای مهم
⦁ مقدار دامنه ای که سیگنال در یک لحظه معین به آن می رسد.
⦁ زمان تأخیر که از آغاز یک محرک تا تولید یک تغییر الکتریکی یا R تا آن محرک می گذرد.
⦁ روش شناسی عمومی در مطالعه علائم روان-فیزیولوژیک
سایکوفیزیولوژی تأثیر برخی از متغیرهای مستقل را مطالعه می کند که عواملی هستند که توسط روانشناس کنترل یا دستکاری می شوند.
⦁ این نیاز به مراحل مختلفی دارد
کاربرد متغیر مستقل این اولین گام در هر مطالعه روانی فیزیولوژیکی است. سپس، تأثیر چنین VI بر روی موضوع را از طریق حداقل یک سیگنال جسمی مطالعه کنید. دلیل اصلی اینکه ما میتوانیم از برخی متغیرها استفاده کنیم و از برخی دیگر در مطالعه هر LV استفاده نکنیم، مربوط به پارامتر زمان است.
⦁ متغیرهای مطالعه از R PSYCHOPYSILOGICAL Rهای روانی فیزیولوژیکی برای موردی مناسب هستند که VI که ما می خواهیم مطالعه کنیم از محرک های خاصی تشکیل شده است. ویژگی های فیزیکی آن در مدت زمان کوتاهی که در طی آن به سوژه ارائه می شود به سختی تغییر می کند و در چند لحظه قابل درک است. محرک باید به طور ناگهانی ظاهر شود تا همه افراد از لحظه ارائه آن را درک کنند. محرک باید به صورت کاملاً هماهنگ با رکورد ظاهر شود.
⦁ متغیرهای مورد مطالعه از طریق سطوح فعالیت روانفیزیولوژیک، VIهایی که میتوان با ثبت سطوح فعالیت مطالعه کرد، وجه مشترکی دارند که محرکهای منتشر هستند. اولاً در مدت زمان، مدت زمان خاص آن مشخص نیست، ثانیاً، ویژگی های فیزیکی، پیامدهای عاطفی یا پیامدهای شناختی آن ممکن است لحظه به لحظه متفاوت باشد. تحریک طولانی مدت و متغیر و انجام کارهای پیچیده توسط آزمودنی. اگر برنامه IV برای مدت طولانی طول بکشد، سطح فعالیت نمونه برداری می شود.
ثبت نام این رجیستری است که شامل ثبت اختراعات و ثبت اطلاعات خاصی است که تشخیص آنها بدون کمک ابزارهای خاص دشوار است (فعالیت مردمک، فعالیت مغز، فشار خون ...)
1. CAPTURE مرحله اول ضبط است و ویژگی های آن به ماهیت سیگنالی که باید ضبط شود بستگی دارد: بیوالکتریک یا غیر الکتریکی بیوفیزیکی.
الکترود
⦁ آنها به طور عمیق از پوست عبور می کنند.
⦁ سطح غیر تهاجمی. اکثر آنها از صفحات فلزی دایره ای کوچکی تشکیل شده اند که با استفاده از نوار فنجانی روی پوست ثابت می شوند. آنها عمدتا در ضبط EEG، EOG، EMG، EGG، AED استفاده می شوند. بالشتک از یک استوانه فلزی تشکیل شده است که در یک انتها با سطح پد گازی پوشانده شده است که فشار آن را روی پوست جذب می کند. آنها را می توان در مناطق پر مو قرار داد، آنها در EEG استفاده می شوند. صفحات فلزی با اندازه بزرگ، مستطیل شکل و دارای شکل مسطح یا با انحنای مشخص، توسط نوارهای الاستیک ثابت می شوند و در ضبط ECG و AED استفاده می شوند.
موادی که رسانای خوبی هستند، مانند مواد ذهنی. فلزات کم فعال شیمیایی، مانند قلع، نقره، پلاتین، طلا... باید غیرقابل قطبش باشند.
کاهش مقاومت یا امپدانس پوست آنها دشواری عبور جریان الکتریکی از پوست را مشخص می کنند. اگر مقاومت خیلی زیاد باشد، ممکن است قدرت سیگنال برای دریافت مطمئن کافی نباشد. موانع اصلی برای دریافت سیگنال به درستی در اپیدرم یافت می شود: سلول های مرده، چربی، خاک ...
برای جلوگیری از رسیدن به مقادیر متعادل در تمام الکترودها و در محدوده نرمال، از کارهای مختلفی استفاده شد: خراش دادن پوست (ژل های ساینده)، شستشو (پنبه آغشته به الکل)، استفاده از یک ماده رسانا (خمیر الکترولیتی). ). هر چه سیگنال ضعیف تری را بخواهیم ضبط کنیم، بیشتر باید امپدانس را کاهش دهیم.
⦁ مونتاژ الکترود در هر ضبط الکتروفیزیولوژیکی، حداقل باید سه الکترود قرار داده شود: دو الکترود ضبط و یکی زمین.
⦁ الکترود زمین انواع خاصی از تداخل در ضبط را کاهش می دهد، زیرا الکتریسیته ساکن موجود در سوژه و همچنین سیگنال های الکترومغناطیسی محیط را که بدن به عنوان آنتن می گیرد جذب می کند.
⦁ الکترود ضبط باید نشان دهیم که مداری را می بندند که در آن سوژه به عنوان باتری عمل می کند، بنابراین باید حداقل دو الکترود ضبط قرار دهیم، می توانیم مدارهای بیشتری را با جفت الکترودهای ضبط جدید تشکیل دهیم.
⦁ نصب دوقطبی دو الکترود هر کانال در مناطقی با فعالیت الکتریکی قرار می گیرند. این مجموعه ها تفاوت فعالیت بین دو ناحیه ای که الکترودها روی آنها قرار گرفته اند را نشان می دهد، اما اجازه نمی دهد که فعالیت ذاتی این دو را بدانیم. پایه برای ECG یا EOG و EMG.
⦁ مونتاژ MONOPOLAR یکی از الکترودها در ناحیه ای با فعالیت الکتریکی و دیگری در ناحیه غیر فعال (مرجع) قرار می گیرد. برای اندازه گیری فعالیت ذاتی یک منطقه استفاده می شود، زیرا تفاوت تورم بین هر دو ناحیه همان فعالیت است.
در حالی که در مجموعه دوقطبی هر کانال معمولا از دو الکترود مختلف تشکیل شده است، در مجموعه تک قطبی الکترود مرجع برای همه کانال ها مشترک است.
2. عملکرد تقویت: افزایش ولتاژ هر کانال ضبط.
سطح تقویت را بهره می نامند. سیگنال را بدون تشخیص تداخل احتمالی تقویت کنید. محدوده ولتاژ سیگنال اصلی و محدوده ولتاژ مورد نیاز ابزار را بدانید.
⦁ دیجیتالی شدن با استفاده از مبدل آنالوگ دیجیتال (CAD) انجام می شود. عملکرد آن اطمینان از مقادیر عددی به مقادیر دامنه (ولتاژ) سیگنال های الکتریکی در صورت رسیدن به آن است.
⦁ دقت وضوح عمودی که با آن ولتاژ سیگنال آنالوگ در سیگنال های دیجیتال منعکس می شود. مقدار وضوح عمودی یک CAD با تعداد بیت ها تعیین می شود. هر بیت دو پاسخ ممکن 0 یا 1 را ارائه می دهد. هر چه تعداد بیت ها بیشتر باشد، وفاداری بیشتر خواهد بود.
⦁ وضوح افقی فرکانس (نرخ نمونه) که با آن CAD نقاط ولتاژ را به مقادیر عددی تبدیل می کند. تعداد دفعاتی که در هر ثانیه از یک سیگنال نمونه برداری می شود. اشاره به زمان دارد. مشکل پوشاندن سوگیری شامل این است که سیگنال قابل تفسیر از خروجی دیجیتال به درستی مورفولوژی سیگنال آنالوگ را منعکس نمی کند. فرکانس نمونه همیشه باید بیش از دو برابر فرکانسی باشد که می خواهیم اندازه گیری کنیم (قضیه شانون).
⦁ منابع تداخل
منشا الکترومغناطیسی خارجی قرار دادن صحیح الکترودها، کاهش امپدانس پوست، استفاده از قفس فارادی.
منشأ داخلی درونی سوژه، آنها شامل سیگنال های روانی هستند که با سیگنال هایی که می خواهیم ثبت کنیم (عرق، چشمک زدن، نبض ...) یکسان نیستند.
اطمینان حاصل کنید که ما فقط سیگنال روانی فیزیکی را دریافت می کنیم که می خواهیم مطالعه کنیم. عملکرد حذف نویز است و در حال حاضر بخشی از فعالیت الکتریکی است
⦁ فیلتر بالا گذر برای تنظیم فرکانس های قطع که از آن ماژورها و کات آف عبور می کنند.
⦁ فیلتر پایین گذر برای افراد زیر سن قانونی.
⦁ فیلتر گذر باند دو فرکانس قطع از بین آن عبور می کند.
⦁ پارا باند ویژه فرکانس های موجود در آن محدوده را حذف می کند تا دامنه های تازگی خاص را حذف کند.
تحلیل و بررسی جایی است که لازم است تعیین کنیم که آیا سیگنال ثبت شده به طور قابل توجهی تغییر کرده است یا خیر، که به ما امکان می دهد داده هایی را بدست آوریم که از فرضیه های ما پشتیبانی می کند یا نه. سیگنال های دوره ای و غیر تناوبی (منظم و نامنظم).
⦁ AMPLITUDE
⦁ اوج به اوج از بالا به پایین; از خط مرجع تا قله
⦁ در مورد خط مرجع.
⦁ با اندازه گیری مساحت (در صورت عدم وجود قله واضح). بازتعریف پایه خط مرجع با توجه به فاصله زمانی پیش از محرک.
⦁ فرکانس ها
⦁ سیگنال های دوره ای یا منظم: واحد اندازه گیری: هرتز. دوره (T): مدت زمان هر چرخه (واحد دوم). دوره معکوس فرکانس T = 1 / F است. تبدیل فوریه: اکثر سیگنال ها حاوی گرم طیف فرکانسی متفاوتی هستند.
⦁ تأخیر سیگنال های غیر دوره ای (نامنظم) ثبت می شود. واحد: ثانیه و فرکانس های آن
زمان تأخیر که از شروع یک محرک تا تولید یک تغییر الکتریکی یا R تا آن محرک می گذرد.
⦁ برنامه های کاربردی
بررسی مبانی روانی فیزیولوژیکی فرآیندها و تغییرات شناختی و عاطفی.
[نام کاربری توییتر فالو = »طرح روانشناسی» = «تاریک»]
نظرات اخیر